به گزارش خبرنگار پایگاه خبری رزم آور، بدون اغراق برخلاف اعتقاد برخی جودو کشور روزهای بسیار حساس و البته سختی را پشت سر می گذارد. هر چند بسیاری از انتخاب آرش میراسماعیلی به عنوان سکان دار جدید این رشته بسیار خرسند هستند اما واقعیت این است که کار رئیس جوان و جدید این رشته المپیکی به هیچ وجه سهل و آسان نیست.
با توجه به شرایط جودو در ۳ سال گذشته می توان انتخاب او را انقلابی جدید برای این رشته دانست و قطعا این انقلاب نیز برای این رشته بی هزینه نخواهد بود.
در این میان فردی که می بایست هزینه این تحول را پرداخت کند کسی جز میراسماعیلی نیست. اوست که حالا تصمیم اول و آخر را می گیرد و قاعدتا بعد از کسب نتایج نیز باید پاسخگو باشد.
خیلی ها همچون نگارنده بر این باورند که با سکانداری رئیس جدید شاهد اتفاقاتی خواهیم بود که در گذشته یا وقوع آنها را ندیده بودیم و یا در خوشبینانه ترین حالت کمتر تجربه کرده بودیم.
اتفاقاتی همچون اعتماد به مربیانی همچون مسعود خسروی نژاد، محسن زکریا ویا زکریا مرادی! . مربیانی که در گذشته آنطور که می بایست دیده نشده بودند و یا به قولی مستقیما در خط مقدم از توانایی آنها استفاده نشد. آنهایی که حتی دستی از دور در آتش این رشته دارند به یاد می آورند که در جریان اعزام به المپیک گذشته چه رفتار غیرحرفه ای و ناجوانمردانه ای با مسعود خسروی نژاد شد و به جای همراهی او با تیم چه کسانی سوار پرواز برزیل شدند.! و آنهایی که اخیرا در جریان اتفاقات و حواشی جودو هستند قطعا مهر تاییدی بر کم لطفی مسئولان وقت در حق محسن زکریا و زکریا مرادی می زنند.
حالا با تدبیر قهرمان گذشته و مدیر جوان وخوش فکر جودو به درستی سکان هدایت تیم ملی جهت حضور در رقابت های قهرمانی آسیا به دستان این مربیان شایسته افتاده است. مربیانی که برای رسیدن به مقام فاخر معلم ومربی، سال ها سلسله مراتب را به درستی طی کردن و روی تاتامی عرق ریختند تا کسب تجربه کنند و امروز توانایی هدایت قهرمانان کشور را داشته باشند.
هر چند شاید خیلی پیش تر باید از این پتانسیل جوان و با انگیزه استفاده میشد. پتانسیلی که شاید تنها به دلیل عدم تصمیم گیری مناسب در سازمان تیم های ملی گذشته نادیده گرفته شد. واقعیت است که پرداختن به مشکلات گذشته تلخ است و ناکامی ها را جبران نمی کند لیکن می تواند چراغ راهی برای تصمیمات امروز و آینده باشد. با همین استدلال و صرفا با انگیزه کمک به تصمیم گیری مسئولان امروز جودو به برخی از اشتباهات گذشته اشاره می کنیم.
بر هیچ کس پوشیده نیست که در دو سال گذشته نتایج تیم های نوجوانان وجوانان در رقابت های بین المللی تا چه میزان غیر قابل قبول بوده واین در حالی است که از لحاظ تدارک این تیم ها شرایطی بسیار ایده آل را تجربه کردند. در این شرایط عدم نتیجه گیری مناسب حاصل چیست؟! آیا جز این است که کادر فنی این تیم ها توانایی لازم را نداشتند و یا تصمیم گیری مناسبی در زمینه های مختلفی همچون طراحی تمرین، انتخاب نفرات . …را نداشته اند؟!
نکته جالب اینجاست که در زمان سرپرستی یا بهتر بگوییم ریاست عمادی زمانی که به دلایلی تغییراتی در کادر فنی تیم نوجوانان به درست یا صد البته غلط صورت گرفت بلافاصله مربیان این تیم به تیم بررگسالان نقل مکان کردند تا این موضوع در ذهن تداعی شود که گویی از ابتدا قرار نبود برخی نفرات که به برخی مسئولان وقت سازمان تیم های ملی نزدیک تر بودند با کادر فنی تیم ها خداحافظی کنند. مدیرانی که شاید اگر بهتر عمل می کردند امروز سرمربی تیم بزرگسالان مجبور به کناره گیری نمیشد و لآاقل تا پایان رقابت های قهرمانی آسیا در کنار تیم می ماند. ورود مهره های فنی در مسائل غیر فنی اشتباهی بود که بارها و بارها شاهد آن بودیم و هیچ گشو شنوایی هم برای تذکر دادن در این مورد وجود نداشت.
موفقیت تیم ملی بزرگسالان ( البته با درخشش تک مهر ها) در رقابت های جهانی و کسب مدال در این آوردگاه حساس را بدون تعارف باید حاصل کار تیمی و سرمربی وقت گذاشت اما در این میان باید سهم افراد در این میان مشخص شود. درست است که تیم اعزامی به مجارستان و باکو کارنامه ای درخشان دارد اما آیا واقعا سهم مدیر سازمان تیم های ملی با سرمربی ، رئیس وقت فدراسیون و یا عوامل فدراسیون برابر است؟!! مدیری که نه تنها از ورود مربیانش در مسائل غیرفنی جلوگیری نکرده بلکه در خیلی از موارد آنها را تشویق نیز کرده نمی تواند نگاهی جودویی به موضوعات داشته باشد. اینکه در ساعات پایانی شب بصورت خودمختار ورزشکار را روی آنتن ببرد و به مسائلی بپردازد که اساسا غیرضروری است و تنها جنبه تخریب دیگران را دارد مهر تاییدی است بر موضوع مطرح شده.
در چنین شرایطی قطعا انتخاب مدیری توانمند برای سازمان تیم های ملی یکی از حیاتی ترین تصمیماتی است که رئیس جدید فدراسیون باید بگیرد. تصمیمی که برای اخذ آن قطعا باید معیارها و فاکتورهای مهمی مد نظر قرار گیرد زیرا در غیر اینصورت شاهد وقوع اتفاقاتی تلخ تر از گذشته خواهیم بود.
البته باید اشاره کرد معرفی محمد بلوطی ( رئیس هیات جودوی تهران و دبیر پیشین فدراسیون) به عنوان مدیر تیم اعزامی به رقابت های آسیایی در راستای سیاست های امروز فدراسیون تصمیم هوشمندانه ای بود اما به هر صورت باید دید رئیس جدید در ادامه چه برنامه ای برای این بخش دارد.
اما جدا از مسائل فنی میراسماعیلی در یک ماه آینده با موضوعات سخت دیگری نیز روبرو خواهد بود. موضوعاتی که مهم ترین آنها شاید انتخاب دبیری مناسب است. سمتی که بدون تعارف مدعیان بسیاری دارد.
هر چند انتخاب دبیری غیر جودویی( با توجه به عدم تعلق خاطر یه سمت گروه یا جناح خاص) می تواند به اداره مناسب امور اداری فدراسیون بهتر کمک کند اما شرایط به نحوی است که شاید میراسماعیلی نتواند چنین تصمیمی بگیرد و احتمالا باید یکی از گزینه های جودویی روی میز را انتخاب کند.
شرایط در این مورد بسیار دشوار است اما امیدواریم لااقل فردی امین و قابل اعتماد برگزیده شود تا شاهد اتفاقاتی نظیر آنچه در دوران سرپرستی عمادی در فدراسیون جودو بودیم ، نباشیم.
شاید انتخاب او به عنوان نائب رئیس و بعد از آن سرپرست فدراسیون در کنار حفظ محمدرضا رودکی به عنوان مدیر سازمان تیم های ملی دو تصمیمی بود که میشد با تامل و بررسی بیشتری گرفته شود. به هر صورت آرش میراسماعیلی امروز در چنین شرایطی سکان هدایت کشتی به دریا افتاده جودو را در اختیار گرفته است و باید با تمرکز بالا و برنامه ریزی صحیح عمل کند.
اینکه برخی می گویند کشتی جودو مجددا به آب افتاده و در صورت واژگونی سرنشین های آن غرق نمی شوند صحبتی دور از خرد است و همین طرز تفکر است که بزرگ ترین ضربات را به این رشته المپیکی می زند. شاید دوستانی که امروز به برکت آمدن رئیس جدید صورت واژگونی کشتی غرق نشوند ولی قطعا صدمات بزرگی به بدنه این کشتی وارد می شود.
اگر با نگاه شخصی به هدایت جودو نگاه شود قطعا نه تنها نمی توان به توسعه و پیشرفت این رشته فکر کرد بلکه از همین حالا باید منتظر اتفاقاتی بود که در ماه های پایانی ریاست رستگار باشیم. به هر صورت با تمام این شرایط برای میراسماعیلی و تیم احتمالی اش آؤزوی موفقیت داریم و امیدواریم این مرتبه شاهد حوادثی متفاوت با گذشته باشیم.