تربیت بدنی دانشگاه آزاد در تمامی سالهایی که توسط دکتر بهرام قدیمی مدیریت می شد تاکنون، در مسیری حرکت کرده است که یک ایراد اساسی آن هم به لحاظ تاکید بر تیم داری و سرمایه گزاری به روی ورزش قهرمانی در مقابل استعدادیابی و ترویج شاخص همگانی ورزش، بر آن وارد است.
به گزارش پایگاه خبری رزم نیوز، اساسا تربیت بدنی دانشگاه آزاد به عنوان یک بخش برنامه ریز درون ساختاری قبل از هر چیز موظف به فراهم ساختن تسهیلات و امکانات لازم تمرینی و ملزومات تربیت بدنی برای دانشجویان تحت پوشش این دانشگاه در مقاطع تحصیلی مختلف است. متاسفانه اینک نه تنها تربیت بدنی این دانشگاه با انتخاب مسیری فرعی از هدف اصلی خود که پیشتر به آن اشاره کردیم غافل شده است بلکه به دلیل سرمایه گزاری در شاخص قهرمانی برخی رشته ها و عدم کسب نتایج مورد انتظار از جمله قهرمانی در سوپرلیگ کاراته و قبل تر از آن عدم قهرمانی در لیگ بسکتبال، مربیان مربوطه به منظور توجیه شکست های خود و بازماندن از کسب عناوین قهرمانی از یک طرف و به طور غیر مستقیم متقاعد ساختن دادکان برای تمدید قرارداد آنها در فصل جدید، به طرح مسائلی پرداخته اند که جای تاسف دارد.
ایکاش این گروه مربیان به جای محکوم کردن داوران و زمین و زمان، بیشتر به روی مسائل فنی و ارنج تیم های خود تمرکز می کردند و شایستگی تیم قهرمان را در عمل به زیر سوال نمی بردند.
طرح مواردی چون: “داوری روز جمعه سوپرلیگ، مصیبت بزرگی برای کاراته ایران است”، “اگر دباغیان شایسته بود، چرا قبلا استفاده نمیشد؟”، “رئیس کمیته داوران کاراته به همکارانش بی اعتماد است”، “ناچار شدم دیگر در ادامه با اشتباهات مکرر داوری مسابقات را ادامه ندهیم”، “تیم دانشگاه آزاد باید با سه گروه بجنگند: گروه داوری، فدراسیون و بازیکنان تیم مقابل”، “ظاهرا اراده در این نبود که دانشگاه آزاد در کمیته اول شود”، “تیم آذرخودرو قهرمان شد مبارکش باشد البته اگر به این قهرمانی که کسب کردند راضی هستند” و … اظهاراتی از این دست که البته نقل به مضمون در مورد لیگ بسکتبال نیز عنوان شده بود چون مهرام بیشتر از دانشگاه هزینه کرده بود، تمایل به قهرمانی تیم حریف بود! واقعا جز پنهان کردن ضعف های فنی خود و شکست ها در پس اتهام بستن به تمامی ارکان کاراته چه مفهوم دیگری می تواند داشته باشد؟
آیا محمد دادگان به عنوان مسئول تربیت بدنی دانشگاه آزاد می پذیرد که به عنوان یک متخصص فوتبال، قطعا نیاز به مشاورانی خبره در سایر رشته های ورزشی دارد تا با اشراف این کارشناسان به واقعیت های مشهود، درکی درست از نتایج تیم های تحت پوشش برای وی فراهم سازند تا به طور مثال نتیجه گیری در یک تورنمنت سطح پایین را تا حد مسابقات جهانی برای وی آگراندیسمان(بزرگنمایی) نکرده و حداقل اگر قرار است هزینه ای در ورزش صورت پذیرد، در مسیر درست و با توجه به نیازها و اولویت ها باشد؟
جالب اینجاست برخی از افراد به این حد هم راضی نشده و صراحتا نارضایتی خود را از انتخاب غلامرضا دباغیان به عنوان سرمربی جدید تیم ملی که بر خلاف بعضی ها، در تمامی این سالها نشان داده به هیچ طیف و جناحی در کاراته وابسته نیست، به این شکل بروز می دهند: “متاسفانه مربیان برای جایگزین شدن مربیان دیگر از هم سبقت میگیرند. سوال من این است، دباغیان فرد شایستهای است چرا در گذشته از او استفاده نمیشد، اما حالا با برکناری شایستهترین فرد سریع او را جایگزین فرد دیگری میکنند؟!”.
آفتاب آمد دلیل آفتاب! اگر شما مربی محترم شایسته بودید چرا در تمامی این سالها از شما به عنوان سرمربی حتی در رده پایه دعوت به همکاری نشد؟! دباغیان که نزدیک به 14 سال به عنوان سرمربی تیم ملی انجام مسئولیت کرده و دوست و دشمن اذعان دارند شاگردان دباغیان بوده اند که چه در سالهای گذشته و چه سالیان اخیر چراغ کاراته را در جهانی روشن نگاه داشته و مدال آور طلایی جهان بوده اند.
راستی شما مربی محترم تاکنون چه شاگردانی به عنوان مدال آوران جهانی و آسیایی به تیم ملی معرفی کرده اید و آیا بهتر نیست به صراحت بفرمایید به چه دلیل حتی کشورهای درجه چندم آسیا نیز تمایل به عقد قرارداد با شما ندارند؟ بسیار خوشحال خواهیم شد اگر متن قراردادهای قبلی خود با همین درجه چندم ها را منتشر بفرمائید تا مشخص شود در طی سالیان قبل تحت چه عنوان یا عناوینی در کنار این تیم ها حضور داشته اید؟
در مقابل اظهار نظرهایی که در مورد دباغیان مطرح شد، سرمربی تیم کاراته آذرنوین خودرو قم به عنوان قهرمان سوپرلیگ هشتم می گوید: “روز جمعه بازی خیلی حساس نبود. ما با شکست تیم شهرداری سیرجان عملا عنوان قهرمانی را کسب کردیم. متأسفانه بعضی از دوستان تحمل نکردند و بازی را بد تمام کردند. البته انتظار نمیرفت اینطور شود. ناگفته نماند بازی ما مقابل دانشگاه آزاد در همان سه دیدار اول مشخص شد. در وزن 55 کیلوگرم، 60 کیلوگرم و وزن آزاد با شکست کاراتهکاهای تیم دانشگاه آزاد تکلیفمان روشن شد.”
وی همچنین در مورد پذیرش مسئولیت سرمربیگری تیم ملی نیز گفت: “هیچ گاه برای اینکه سرمربی تیم ملی شوم با فشار رسانهای برای فدراسیون حاشیه سازی نکردم. من اگر به خودم ایمان نداشتم حتما ورود نمیکردم. این تیم لایق قهرمانی در آسیا است و تیم کوچکی نیست. اکثر قهرمانان جهان و آسیا در ترکیب تیم ملی حضور دارند و اگر آنها درست هدایت شوند کسب عنوان قهرمانی دور از دسترس نیست. هیچ کاری یک روزه انجام نمیشود. به هر حال با من صحبت کرده بودند و اینطور نبود که یک ساعت بعد از برکناری سرمربی تیم ملی با من صحبت کنند. چند روز قبل در مورد این موضوع صحبتهای مختصری با من شده بود. به نظرم باید گاهی خطر کرد و از حوادث نترسید. اگر غیر از این باشد اصلا نباید ما رانندگی کنیم. کسی موفق است که خطر او را تهدید میکند و در آن لحظه بهترین تصمیم را میگیرد. در حال حاضر فوتبال را نگاه کنید. هنوز مربی عوض نشده مسئولان مربوطه با یک مربی دیگر به توافق می رسند. ورزش مثل میدان جنگ است که هیچ وقت لشکر نباید بدون فرمانده باشد. مدیران هم در چنین مواقعی بلافاصله تصمیم میگیرند تا فرمانده جدید انتخاب کنند و این تصمیمات مدیریت موفق است که بلافاصله سرمربی انتخاب کرد.”
اگر منتقد دیگران هستیم، قدم اول نگاهی منصفانه به خود و ترسیم واقعیت عینی از داشته ها و جایگاهی است که در آن قرار داریم. اینکه به صرف یک ناکامی تمامی دستاوردهای دیگرا را به زیر سوال ببریم، نه شرعی است و نه اخلاقی.