پایگاه تخصصی ورزش‌های رزمی

موکوپلی ساکاریدوز، دشمن تکواندوی ایران!

www.khabarrazmavar.ir/?p=8483

موکوپلی ساکاریدوز، نه یک بازیگر است و نه یک قهرمان ورزشی. البته بسیار مشهور است اما در جوامع پزشکی و دلیل دیگر شهرتش، فراری دادن رضا مهماندوست از ایران می باشد.

موکوپلی ساکاریدوز، همان بیماری نادر و عجیبی است که دو فرزند رضا مهماندوست به آن مبتلا بودند. بیماری که از هر صدهزار نفر ممکن است یک نفر به آن مبتلا شود و بیشتر به دلیل ازدواجهای فامیلی شیوع پیدا کرده است، همانند ازدواج رضا مهماندوست. متاسفانه این بیماری درمان قطعی ندارد اما اگر در ابتدای بروز علائم بتوان آن را تشخیص داد، می توان مدت درمان را طولانی کرد. تغییر چهره، ایجاد مشکلات تنفسی، از بین رفتن شنوایی و سفت و خشک شدن مفاصل جز علائم اصلی این بیماری است.

بیماری که علاوه بر حمایت معنوی خانواده، احتیاج به پشتوانه مالی زیادی دارد تا بیمار بتواند چند سالی بیشتر زندگی کند. زندگی که بدون شک از آن لذتی نخواهد برد.

پیش به سوی شهرت

باید خود را جای رضا مهماندوست گذاشت تا شرایط خاص زندگی اش را درک کرد. کارمند شرکت سایپا که حتی حکم اخراجش به خاطر غیبتهای بیش از حد صادر شده بود و سرمربی تیم ملی که خبری از حقوق و پاداش آنچنانی برایش نبود. از سوی دیگر مشکلات فراوانش با برخی از فدراسیون نشین ها آنقدر عرصه را بر او تنگ کرد که تصمیم گرفت پس از موفقیتهای فراوان با تیم ملی ایران، مهاجرت کند.

هرچند مهاجرت برای رضا تازگی نداشت چراکه پیش از این نیز رضا در کشور دیگری مربیگری کرده بود. رضا مهماندوست همانند هادی ساعی فوق ستاره تکواندو نبود که بخواهد در ذهن مردم بماند و به واسطه مربیگری اش آنهم در تیم ملی تایوان بین مردم معروف شد. او توانست در کمال ناباوری تایوان را قهرمان المپیک آتن کند و اینگونه بود که ورزش دوستان ایرانی با نام مهماندوست آشنا شدند. در تایوان قهرمان ملی شده بود اما تصمیم گرفت به ایران بازگردد و پس از موفقیت با تیم دانشجویان به عنوان سرمربی تیم ملی ایران انتخاب شده و در چهار سال توانست ایران را به قدرت اول تکواندوی جهان تبدیل کند. قهرمانی جهان، جام جهانی، آسیا و بازیهای آسیایی از جمله موفقیت های مهماندوست با تیم ملی ایران بود که باعث شد عنوان برترین مربی مرد تکواندوی جهان را در سال ۲۰۱۱ کسب کند.

استعفایی که استعفا نبود

همه چیز به خوبی و خوشی پیش می رفت جز بیماری لعنتی که هر روز فشار روحی و مالی بیشتری بر رضا وارد می کرد. او بیشتر از حقش چیزی نمی خواست اما نمی دانست که شهرت و محبوبیت بیش از حد باعث زمین خوردنش می شود. پیش از مسابقات المپیک لندن بود که انتقاد شفاهی اش مبنی بر اینکه پاداشم را ندهید، سر تمرین نمی آیم با استقبال رییس فدراسیون مواجه شد و به سرعت از کار برکنار شده و فریبرز عسکری جایگزینش شد. جایگزینی که هرچند یک مدال نقره در المپیک برای ایران به ارمغان آورد اما عملکرد کرمی و معتمد انتقادهای فراوانی را درپی داشت. آنجا مشخص شد عیار دیگر مربیان برابر مهماندوست چقدر است.

رضا به سرعت راهی تایوان شد و با دستمزد ماهیانه ۱۰ هزار دلار مشغول به فعالیت شد اما موفیت قبل را نتوانست تکرار کند و پس از پایان قرارداد به آذربایجان رفت. جایی که سرآغاز حواشی جدید بود.

آذرماه سال گذشته و قهرمانی مهماندوست همراه آذربایجان در مسابقات جهانی مکزیک باعث شد بیژن مقانلو و برخی مسوولان فدراسیون به مهماندوست حمله کرده و او را یک عوام فریب بنامند. مقانلویی که سالها دستیار رضا بود و بسیاری معتقدند بار فنی اش بسیار بالاتر از رضا می باشد.

مهماندوست در المپیک عملکرد فوق العاده ای داشت و با کسب یک طلا و دو برنز، برای آذربایجان شگفتی خلق کرد.

فقط کمی احترام

عملکرد افتضاح تیم ملی تکواندو در المپیک پیکان انتقادها را به سمت پولادگر برد و او با فرار رو به جلو مهماندوست را خائن نامید.

عملکرد بدتر تیم ملی در مسابقات جایزه بزرگ و جام جهانی که منجر به حذف ایران در مرحله گروهی شد و کسب عنوان برترین مربی سال جهان توسط مهماندوست باعث شد فشارها به پولادگر بیشتر شود. پولادگری که مهماندوست گفته تا سرکار باشد، حاضر نیست در ایران مربیگری کند.

سرمایه ای ارزشمند در ورزش جهان که جز نوابغ مربیگری می باشد را به سادگی به دیگر کشورها تعارف کرده ایم و آنها هم نهایت استفاده را از وی می برند اما دریغ از یک مربی که بالای سر ملی پوشان کشورمان باشد. رضا جز اندکی احترام هیچ چیز دیگری از پولادگر نمی خواست.

شاید مثال رضا مهماندوست و فدراسیون تکواندو، مثال ماندن روسیاهی به زغال است. رضا عاشق کشورش است و به سادگی می توان با او دوباره اوج گرفت، تنها کمی از خودگذشتگی از سوی فدراسیون لازم است…

علی کیانی موحد

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اخبار مرتبط