به گزارش پایگاه خبری رزم آور، قطع همکاری با سرمربیان بوکس در بدترین زمان ممکن همان تراژدی دردناکی است که طی سالهای اخیر بارها و بارها تجربه شده است. درست همان زمان که افشین داوری سرپرست سابق فدراسیون با عجله و در اقدامی عجیب و غیرمنطقی خیمنز سرمربی کوبایی تیم ملی را کنار گذاشت و اکبر احدی را به عنوان سرمربی جدید معرفی کرد میشد حدس زد که عمر هدایت این سرمربی داخلی هم در تیم ملی طولانی نیست.
اکبر احدی یکی از دو قطب پرحاشیه بوکس طی سالهای اخیر است. وی و اطرافیانش که روزبهانی و مظاهری هم در جمعشان هستند درست نقطه مقابل علیرضا استکی و همراهان بوکسی اش هستند. دو قطب پرتنش و پرحاشیه که درگیری و رقابت خطرناک آنها در تیم ملی از دیرباز وجود داشته است. دشمنی این دو قطب تا حدی زیاد است که با روی کار آمدن یک طیف، طیف دیگر از موفقیت تیم ملی با تیم روی کار خوشحال نمیشود که هیچ برای عدم موفقیت یکدیگر تلاش هم میکنند.
تنها راه مدیریت این دو قطبی خطرناک در بوکس همان کاری بود که ناطق نوری در طی سالیان سال انجام داد. یا هر دو طیف بیرون گود بودند یا هر دو با هم داخل گود. تنها در شرایطی که منفعت دو تیم به هم گره میخورد میتوان انتظار سنگ اندازی برای دیگری را نداشت.
هنوز مدت زیادی از ریاست پرحاشیه حسین ثوری در انتخابات بوکس نمیگذرد. اگرچه در این مدت اعزامهای نسبتاً زیادی به خارج از کشور در کارنامه تیم ملی دیده میشود اما شاید تنها دستاورد آن سفر خارجی و هزینههای بی فایده عدهای مشخص در فدراسیون بوده است. نتایج تیم ملی در رویدادهای مختلف به مراتب ضعیفتر از قبل شده و اندک باقی مانده از نسل مدال آور بوکس هم از تیم ملی کنار گذاشته شدند.
پس از رقابتهای قهرمانی آسیا و نتایج ضعیف ملی پوشان که البته انتظار دیگری هم از این تیم جوان و کم تجربه نمیرفت، اکبر احدی از سرمربیگری تیم ملی کنار گذاشته شد، درست در بدترین زمان ممکن و یک سال قبل از المپیک تابستانی. احدی قطعاً یکی از فنیترین مربیان بوکس ایران است اما بی شک نباید از کنار گذاشته شدن از تیم ملی ناراحت باشد چرا که همین رفتار ولو به مراتب بدتر با سرمربی قبلی بود که احدی را به نیمکت تیم ملی رساند. اما کنار گذاشتن احدی تنها یک طرف داستان است. انتخاب علیرضا استکی به عنوان مدیر تیمهای ملی همان تصمیمی است که حرکت ثوری را روی دو قطبی خطرناک حاشیه در بوکس نشان میدهد.
انتخاب سرمربی جدید تیم ملی بوکس دغدغه خودساخته این روزهای فدراسیون است. هرچند خبرها حاکی از توافق فدراسیون با یک مربی قزاق برای هدایت تیم ملی است اما کدام مربی یک سال قبل از المپیک هدایت یک تیم جوان را بر عهده میگیرد و توقع کسب سهمیه المپیک فدراسیونی را که در دوره قبل تنها یک سهمیه آن هم از مسابقات حرفهای کسب کرده است را پاسخ میدهد؟ این چه سرمربی است که پیش از حضورش در ایران دستیارانش انتخاب شدهاند و نام آشناترین بوکسورش جداگانه حامی مالی دارد و با سرمربی سابق تیم ملی تمرین میکند؟
ثوری که بارها در مصاحبههای خود عنوان کرده بود احدی تا المپیک ۲۰۲۰ در تیم ملی میماند حالا با کدام استدلال و منطقی وی را از تیم ملی کنار گذاشته است؟ مربیان تیم ملی که تا دیروز ثوری را از مدیران موفق میدانستند را چه شده که امروز وی را تهدید میکنند و دست به افشاگری از هزینههای انجام شده در انتخابات اخیر کنفدراسیون بوکس آسیا میزنند؟ تاریخ انقضای حضور استکی در مدیریت تیمهای ملی دقیقاً تا چه زمانی است؟
همه اینها سوالاتی است که میشود از مدیر جوان و کم تجربه بوکس پرسید. وی که پیش از انتخابات از راه اندازی بوکس بانوان صحبت کرده بود حالا در اداره بوکس آماتور مردان هم با مشکلات جدی مواجه شده است.