به گزارش خبرنگار پایگاه خبری رزم آور ، آنچه بر « احسان روزبهانی » در رینگ ریو گذشت٬ اگر نگوییم صد در صد٬ ۹۰ درصد قابل پیش بینی بود. یعنی خیلی ها روی مدال آوری بوکسور ۸۱ کیلوگرمی تیم کشورمان حساب نمی کردند. اما کم هم نبودند کسانی که انتظار حداقل تکرار نتایج المپیک دوره قبل در لندن را هم داشتند.
به هرحال هرچه بود تنها نماینده بوکس ایران در المپیک سی و یکم با ناکامی رینگ را ترک کرد تا یک بار دیگر زخم های کهنه و البته التیام ناپذیر این ورزش پرطرفدار اما مظلوم ایران سرباز کند.
بعد از شکست احسان مقابل بوکسور هلندی اظهار نظرهایی را از اهالی بوکس شنیدیم که به هرحال در جای خود قابل تامل است٬ اما دلایل ناکامی روزبهانی خیلی عمیق تر از این حرف هاست. ابتدا نگاهی گذرا به صحبت های تعدادی از اهالی بوکس مملکت می اندازیم.
« حسین نهرودی» رئیس کمیته فنی فدراسیون بوکس که در المپیک ۲۰۱۲ لندن مربی احسان روزبهانی بود٬ به یکی از خبرگزاری ها گفته: «از قبل می دانستم روزبهانی خیلی زود حذف می شود!». « سجاد محرابی » دیگر ملی پوش کشورمان ممانعت روزبهانی از تمرین با حریفان داخلی و همچنین درگیر شدن وی به حواشی را عامل نتیجه نگرفتن احسان در المپیک می داند. « مهدی هاشمی » دیگر بوکسور ایران علاوه بر این که به همان موارد اشاره شده از سوی مخرابی اشاره کرده٬ این را هم به یکی از خبرگزاری گفته: « بدن احسان کشش لازم برای المپیک را نداشت.» و خلاصه اظهار نظرهایی از این دست که هرکدام در جای خود قابل بررسی و تامل است.
اما این مسائل هیچ گاه نباید و نمی تواند ما را از پرداختن به مشکلات و معضلات بی درمان بوکس ایران یا بهتر بگوییم فدراسیون بوکس غافل کند.
در واقع احسان و باختش در بزرگترین آوردگاه ورزشی جهان٬ یک بار دیگر ثابت کردند و فریاد برآوردند بوکس ما نیازمند خانه تکانی اساسی در ساختار٬ تفکرات٬ برنامه ریزی و نگاه به این ورزش پرطرفدار و المپیکی است.
شاید این درست باشد که روزبهانی از تمرین با حریفان داخلی طفره می رفت٬ اما کسانی که با علم تمرین آشنایی دارند به خوبی می دانند تمرین با حریفان همیشگی و یکنواخت٬ چیزی عاید ورزشکار نمی کند و نقاط ضعف و قوت او پنهان می ماند.
اگر احسان در چند اردوی خارجی مناسب شرکت می کرد و به قول معروف تنش به تن بوکسورهای مطرح می خورد٬ امروز شاید نتیجه دیگری برای او رقم می خورد.
از سوی دیگر٬ می گویند روزبهانی درگیر حواشی شده بود. این قبول که او و البته خیلی از قهرمانان ما گاهی بیش از اندازه وارد موضوعات غیر مرتبط با اهداف خود یعنی قهرمانی در مسابقات مختلف می شوند٬ اما شما ببینید فدراسیون برای او چه کرده است؟ لابد می خواهند بگویند ۱۰ میلیون بابت کسب سهمیه به وی داده اند. آیا این همه ماجراست؟ آیا ورزشکار المپیکی نباید متناسب با این رویداد بزرگ جهانی آماده شود؟
البته مطمئنا باز هم متولیان بوکس فریاد برمی آورند که پول نداریم٬ موضوعی دیگر خریداری ندارد و حتی شنیدن آن هم اعصاب خردکن شده است! اولا این که موضوع بی پولی دامنگیر همه فدراسیون ها شده و این قضیه تنها مختص فدراسیون بوکس نیست. ثانیا٬ فدراسیونی که ۵ سال است لیگ برگزار نمی کند٬ بیشتر اعزام های برون مرزی اش لغو می شود٬ عملا تیم جوانان و نوجوانان ندارد٬ تیم بانوان هم ندارد و خلاصه فدراسیونی کم برنامه است٬ نمی تواند دم از بی پولی بزند! و مساله بسیار مهم این که طبق گفته های مسئولان بوکس و در راس آنها «احمد ناطق نوری»٬ فدراسیون بوکس سالیانه هم از وزارت ورزش و هم کمیته ملی المپیک بودجه ای در حدود ۲ میلیارد دریافت می کند. پس دلیل این همه سر و صدا بابت مشکلات مالی چیست؟
چرا برای یک بار هم که شده اشتباهات خود را نمی پذیرند و نمی گویند در فدراسیون کار خاصی انجام نمی شود. چرا نمی گویند فدراسیونی پیر دارند؟ نگاهی گذرا به مسئولان کمیته های مختلف فدراسیون بوکس نشان می دهد که تمامی آنها به غیر از یک کمیته٬ بازنشسته هستند و سن بالای ۶۰ سال دارند! شما در این فدراسیون از بازنشسته شرکت هواپیمایی خارجی تا ارگان های دولتی را می بینید که برخی از آنها فقط هفته ای چند ساعت در محل کار خود حاضر می شوند! آیا با این شیوه می توان به تحول و دگرگونی اساسی امید داشت٬ آن هم برای ورزشی دشوار که برای موفقیت در آن باید برنامه ریزی طولانی مدت داشت.
دوستان گفته اند که روزبهانی درگیر حواشی شده. ما هم قبول داریم که ورزشکار آن هم از نوع المپیکی اش باید تمرکز خود را فقط بر روی موفقیت اش معطوف کند. اما آیا همین ورزشکار حق ندارد پیگیر حقوق و مطالبات مادی و معنوی اش باشد؟ آیا او نباید بگوید حریف تمرینی مناسب در ایران ندارد و باید در اردوهای خارجی شرکت کند؟ آیا یک ورزشکار آن هم در ورزش آماتور و غیر حرفه ای ایران که تقریبا تمامی قهرمانانش از راه ورزش گذران زندگی می کنند٬ نباید پیگیر حقوق ۷۰۰ هزار تومانی اش بابت حضور شبانه روزی در ادوها باشد؟
در مورد اردوهای آماده سازی به یاد صحبت های « علی مظاهری » کاپیتان سابق تیم ملی بوکس می افتیم که می گفت: « حریفانش در المپیک لندن بیش از ۷۰ مسابقه داده اند و من فقط در اردو تمرین کرده ام! »
مخلص کلام این که اگر موشکافانه و عمیق به ناکامی احسان روزبهانی در المپیک ۲۰۱۶ ریو و البته سایر شکست های بوکسورهای کشورمان در گذشته بنگریم٬ در می یابیم که این روزبهانی نبود که در رینگ ریو باخت٬ بلکه فدراسیون و گردانندگانش شکست خوردند. همانهایی که حاضر نیستند جای خود را به جوان ها بدهند٬ همانهایی که هنوز با تفکرات قدیمی مبتنی بر رفاقت و بچه محل بازی فدراسیون را اداره می کنند٬ آنهایی که شعار جوانگرایی سر می دهند٬ اما در عمل جوان ها جایی در تصمیم گیری های کلان این ورزش ندارند٬ آنهایی که مدام از بی پولی فریاد برمی آورند٬ اما یک قدم برای حل این مشکل برنمی دارند و بالاخره آنهایی که در این سال ها شعار « هیچ کس جز ناطق نوری نمی تواند بوکس را اداره کند! » را به اهالی بوکس کشور القا کرده اند! بله٬ این است مشکلات بوکس ما که البته امیدواریم به زودی راه حلی برای آنها پیدا شود. اما ما که امیدی نداریم! شما چطور؟؟!!
یک پاسخ
در مورد داوری بوکس من پیشنهاداتی دارم که اگر اجرایی بشه خیلی به نفع ما و کشورهای مظلومی میشه که پول رشوه دادن و داور خریدن مثل روس قزاق و ازبک ندارن
1- کلاه ایمنی دوباره برگرده اما کلاه با سنسور مثل تکواندو اینجوری که سنسور باید حد مشخصی از محکمی رو ثبت کنه تا نمره تعلق بگیره علاوه بر اون تعداد مشت ها هم ثبت میشه در صورت تساوی مانند قوانین قدیم مشت شماری دیجیتال و بدون نفوذ داور انجام میشه و نفوذ داور عملا به صفر میرسه
مثلا سنسور را از 10 فرض می کنیم حد ضربه 7 به بالا خودکار نمره ثبت میشه و پایین تر فقط ضربه
2- برای ضربات شکم و سینه هم روی پوشش بدن بوکسور سنسور نصب بشه
3- در مورد اخطارها الان داورها یک تذکر بی بخار میدن طرف کلی در میره یا ضربه خطا میزنه هیچی به هیچی مانند تکواندو اخطار ثبت بشه و هر دو اخطار (مانند تکواندو) یک نمره به حریف
4- هر بار که کار به شمارش ناک دان میرسه دو امتیاز به حریف بدن نه مثل الان که زیاد موثر نیست
در سیستم فعلی ضربات ثانیه اخر راند بیشتر تو نظر داور میاد که کاملا غلطه
همین طور شناخت داور که برخلاف قانون و تنها بنا به مصلحت نمره میدن